پایگاه اطلاع رسانی حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام

این پایگاه اطلاع رسانی مختص به دفتر امام جمعه تویسرکان می باشد

پایگاه اطلاع رسانی حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام

این پایگاه اطلاع رسانی مختص به دفتر امام جمعه تویسرکان می باشد

این پایگاه اطلاع رسانی به منظور دسترسی آسان کاربران در این فضا قرار گرفته است .

بایگانی

رفتار دو گونه امام حسن و امام حسین (علیهما السلام ) در برابر بنى امیه


از بحثهاى پیشین فلسفه صلح امام با معاویه دانسته شد، اما ممکن است این سوال در ذهن بیاید که چرا دو امام دو گونه عمل نمودند، این پاسخ را باید در شرائط زمانهاى آنان دانست که عبارتند از:
1 - معاویه در دوران زمامدارى خود با حیله گرى سعى مى کرد به حکومتش رنگ شرعى و اسلامى دهد و ظواهر اسلام را حفظ کند، به علاوه او در حل و فصل امور و مقابله با مشکلات سیاست فوق العاده ماهرانه اى داشت ، که فرزندش یزید فاقد آن بود، همین دو موضوع پیروزى قیام و شهادت در زمان حکومت وى را مورد تردید قرار مى داد، و از اینرو مردم جنگ آن حضرت را با معاویه بیشتر یک اختلاف سیاسى و کشمکش بر سر خلافت و حکومت به شمار مى آوردند، تا قیام حق در برابر باطل .
2 - از گفتار امام حسن علیه السلام دریافتیم ، که جنگ امام حسن علیه السلام باعث شهادت ایشان نمى گردید، بلکه او را اسیر کرده و زنده زنده تحویل معاویه مى دادند یا به دست خود ایشان را به قتل مى رساندند، و در صورت شکست امام ، معاویه داراى قدرت مطلق مى گردید، و تمام شهرها را از وجود شیعیان خالى مى کرد.
3 - یزید جوانى ناپخته و شهوت پرست ، بى خبرند و خوشگذران بود، علنا مقدسات اسلامى را ریز پا گذارده و علنا شراب مى خورد از لحاظ سیاسى آن قدر ناپخته بود که قیافه اصلى حکومت بنى امیه که دشمنى آشتى ناپذیر با اسلام و بازگشت به دوران جاهلیت و احیاى رژیم اشرافى آن زمان بود، را کاملا به مردم نشان داد، این امور عدم لیاقت او را براى احراز مقام خلافت و رهبرى جامعه اسلامى روشن ساخت و مجوز خوبى براى انقلاب و واژگون ساختن چنین حکومتى را به دست داد.
4 - عامل مهم براى انقلاب امام حسین علیه السلام را باید بیدارى افکار عمومى و افزایش نفوذ دعوت شیعیان پس از صلح امام حسن علیه السلام دانست ، تجاوز، مکرر معاویه به حقوق مسلمانان ، نقض پیمان صلح و بالاخره مسموم ساختن امام مجتبى علیه السلام مسائلى بود که وجهه عمومى حکومت بنى امیه را بیش از پیش لکه دار ساخت و موقعیت آن را تضعیف نمود.
5 - یکى از مسائل مهم در این بحث تفاوت یاران دو امام است ، یاران امام حسن علیه السلام قصد داشتند ایشان را زنده تحویل معاویه دهند، یا به فرمان او امام را به قتل رسانند و یاران امام در شب عاشورا به امام خود عرضه داشتند: به خدا سوگند، اگر بدانیم ، که کشته مى شویم ، آنگاه ما را زنده مى کنند سپس مى کشند، و خاکسترمان را بر باد مى دهند، و این کار را هفتاد بار تکرار مى کنند از تو جدا نخواهیم شد تا در حضورت جان بسپاریم .
در حقیقت این دو برادر در دو رویه یک رسالت بودند، که وظیفه و کار هر یک ، در جاى ، خود و در اوضاع و احوال خاص خود از نظر ایفاى رسالت و تحمل مشکلات ، و نیز از نظر فداکارى و از خودگذشتگى معادل و هموزن دیگرى بود.
شهادت آن حضرت  
به گفته بسیارى از مورخین آن حضرت با زهرى که معاویه براى جعده همسر آن حضرت فرستاده بود به شهادت رسید، معاویه به جعده وعده ازدواج با یزید و دادن صدهزار درهم را داد، ولى پس از شهادت امام و درخواست جعده براى ازدواج با یزید گفت : ما دوست داریم ، یزید زنده بماند، و اگر او را دوست نمى داشتیم ، بنا به وعده هاى که داده بودیم او را به عقدش در مى آوردیم .
امام حسین علیه السلام پیکر برادرش را به همراه دیگر نزدیکان ، تجهیز کرد، مردم براى تشییع سبط اکبر پیامبر به مدینه آمدند، پیکر امام را براى برگزارى ، نماز به مسجد بردند و امام حسین علیه السلام بر آن نمازگزارد، آنگاه جنازه حضرت را نزدیک قبر پیامبر بردند تا با جدش تجدید عهد کرده و در جوار آن حضرت او را دفن کنند آتش حسد و کینه در دل بنى امیه برخاست چرا که عثمان در حاشیه گورستان یهودیان به خاک سپرده شده بود از اینرو مروان بن حکم و سعید بن عاص نزد عایشه رفته تا از او یارى بگیرند، عایشه نیز که قبلش از کینه به این خاندان پر بود از مروان پرسید: چه کنم ، او گفت : نزد حسین برو و او را از این کار منع نما، از اینرو به مسجد آمد و فریاد زد: کسى را که دوست نمى دارم وارد خانه ام نکنید و بدانید اینکار انجام نمى یابد مگر اینکه گیسوانم پریشان شود و اشاره به پیشانیش ‍ نمود.
امام حسین علیه السلام بنا به وصیت برادر بزرگش براى جلوگیرى از خونریزى ، آن حضرت را به بقیع برد، و در کنار قبر مادر بزرگش فاطمه بنت اسد دفن نمود.
رحمت خدا بر او باد آنگاه که به دنیا آمد، و آن هنگام که شهید شد، و آنگاه که براى انتقام از دشمنانش در پیشگاه عدل الهى حاضر مى گردد.
مى توان پرسید:
1 - از کجا خانه پیامبر از آن عایشه بوده مگر پدرش در مقابل محبوبه خدا نگفت : پیامبران از خود ارثى بجا نمى گذارند، و شاید دختران از بردن ارث محرومند؟!
2 - اگر ارث هم صحیح باشد، او یک نهم از یک هشتم خانه ، یعنى یک هفتاد و دوم خانه پیامبر را به ارث مى برد، زیرا پیامبر نه زن داشت ، و هر زن یک هشتم ارث را مالک است و قبر پدرش بیشتر از حد او بود.
3 - علاوه بر این ، زن از زمین ارث نبرده و از قیمت عمارت ارث مى برد.
4 - عایشه کنیه بسیارى از خاندان على و زهرا علیهما السلام داشت ، تا آنجا که با وجود محرم بودن ، با امام حسن و حسین علیهما از آنان رو گرفته و از پشت پرده با ایشان سخن مى گفت ، و بعد از مرگ عبدالرحمن بن عوف که (در شورى بر ضد على علیه السلام راى داد) اجازه داد که او را در کنار قبر پیامبر دفن نمایند، این اقدام عایشه تا آنجا زشت و کریه بود که ابوهریره فریاد زد: به من بگوئید اگر پسر موسى بن عمران از دنیا مى رفت آیا در کنار پدرش دفن نمى شد من خودم از پیامبر شنیدم که مى فرمود: حسن و حسین پیشواى جوانان اهل بهشتند! (8)
جواد قیومى اصفهانى 1/2/1374 
فصل اول : نیایشها و ادعیه آن حضرت 
بخش اول : 
1- ادعیه آن حضرت در ثناء الهى و درخواست حوائج از او 
(1)دعاؤه علیه السلام فى االتسبیح لله سبحانه فى الیوم الرابع من الشهر
سبحان من هو مطلع على خوازن القلوب ، سبحان من هو محصى عدد الذنوب سبحان من لایخفى علیه خافیة فى السماوات و الارض ، سبحان المطلع على السرائر عالم الخفیات .
سبحان من لایعزب عنه مثقال ذرة فى الارض و لافى السماء سبحان من السرائر عنده علانیة والبواطن عنده ظواهر سبحان الله و بحمده 
(1) دعاى آن حضرت در تنزیه خداى بزرگ در روز چهارم ماه :  
پاک و منزه است خدائى که که بر اسرار قلبها آگاه است ، پاک و منزه است کسى که شمارش گناهان را مى داند، پاک و منزه است ، آنکه چیزى در آسمانها و زمین از دید او پنهان نیست ، پاک و منزه است آگاه بر ارزها و داناى بر پنهانیها.
پاک و منزه است آنکه اندک چیز در زمین و آسمان از او پنهان نمى باشد، پاک و منزه ، است آنکه رازها برایش آشکار و اسرار برایش هویدا است ، پاک و منزه است خداوند و ستایش مخصوص اوست .
(2) دعاؤه علیه السلام فى المناجات  
اللهم انک الخلف من جمیع خلقک ، ولیس فى خلقک خلف منک ، الهى من احسن فبرحمتک ، و من اساء فبخطیئة فلا الذى احسن استغنى عن رفدک و معونتک و لاالذى اساء استبدل بک و خرج من قدرتک .
الهى بک عرفتک و بک اهتدیت الى امرک ، و لولا انت لم ادر ما انت ، فیا من هو هکذا و لاهکذا غیره ، صل على محمد و آل محمد و ارزقنى ، الاخلاص ‍ فى عملى ، و السعة فى رزقى ، اللهم اجعل خیر عمرى ، اخره ، و خیر عملى خواتمه ، و خیر ایامى ، یوم القاک .
الهى اطعتک و لک المنة على فى احب الاشیاء، الیک ، الایمان ، بک ، و التصدیق برسولک ، و لم اعصک فى ابغض الاشیاء الیک ، الشرک بک و التکذیب برسولک ، فاغفرلى ما بینهما، یا ارحم الراحمین 
(2) دعاى آن حضرت در مناجات  
پروردگارا! تو بعد از تمامى مخلوقات ، باقى مانده ، و هیچ موجودى بعد از تو وجود نخواهد داشت ، پروردگارا کار نیک هر کس از تو منشاء گرفته ، و کارهاى زشت هر فرد از خطا و اشتباه خود اوست ، پس نیکوکار از یارى و عنایت ، تو بى نیاز نیست و آنچه کار زشت انجام داد، غیر تو فرد دیگرى را پیدا نکرده ، و از تحت قدرت و حکومت تو خارج نشده است .
بارالها! عنایت تو را شناخته و به وسیله تو به سوى دینت ، هدایت شوم ، و اگر یاریت ، نبود تو را نمى شناختم ، پس اى کسى که اینگونه مى باشد و کسى که چون او نیست بر محمد و خاندانش درود فرست و اخلاص در عمل و وسعت در روزى به من عطا فرما، خدایا بهترین ساعات عمرم را آخرین ساعات زندگیم قرار ده ، و بهترین اعمالم را آخرین کارهایم قدر فرما، و بهترین لحظاتم را زمانى قرار ده ، که تو را ملاقات مى کنم .
خدایا! بر من منت نهادى تا در محبوبترین چیزها نزد تو، یعنى ایمان ، به تو و شهادت به رسالت پیامبرت ، فرمانبردارى ، تو را بنمایم ، و در مبغوض ترین چیزها نزد تو، یعنى شرک و دوگانه پرستى و تکذیب پیامبرت ، تو را معصیت نکنم ، پس آنچه در میان این دو است را بر من ببخشاى ، اى بهترین رحم کنندگان .
(3) دعاؤه علیه السلام لطلب المغفرة  
الهم انى اتقرب الیک بجودک و کرمک ، و اتقرب الیک به محمد عبدک و رسولک و اتقرب الیک بملائکتک المقربین و انبیاءک و رسلک ، ان تصلى على محمد عبدک و رسولک و علیا ال محمد، و ان تقیلنى عثرتى ، و تستر على ذنوبى ، و تغفرها لى ، و تقضى لى حوائجى ولاتعذبنى بقبیح کان منى ، فان عفوک و جودک یسعنى انک على کل شى ء قدیر 
(3) دعاى آن حضرت در طلب مغفرت  
پروردگارا! به تو نزدیکى مى جویم ، با جود و بخششت ، و با بنده و فرستاده ات محمد، که درود تو بر او و خاندانش باد، و با فرشتگان مقرب و پیامبران و رسولانت ، تا اینکه بر محمد بنده و فرستاده ات ، و بر خاندان او درود فرستى ، و از لغزشم ، درگذرى ، و گناهانم را پوشانده و آنها را بیامرزى ، و حاجاتم را برآورده و به سبب کارهاى زشتم مرا عذاب نکنى ، به درستیکه عفو و بخشش تو مرا شامل مى شود، و تو بر هر کار قادر و توانایى .
(4) دعاؤه علیه السلام لطلب المغفرة و انجاح المطالب  
یاعدتى عند کربتى ، یا غیاثى (9)عند شدتى ، یا ولیى فى نعمتى ، یا منجحى فى حاجتى ، یا مغزعى فى ورطتى ، یا منقذى من هلکتى ، یا کالئى فى وحدتى
اغفرلبى خطیئتى ، و یسرلى امرى ، و اجمع لى شملى ، و انجح لى طلبتى ، و صلح لى شاءنى ، و اکفین ما اهمنى ، و اجعل لى من امرى فرجا و مخرجا، ولاتفرق بینى و بین العافیة ابدا ما ابقیتنى ، و فى الاخرة اذا توفیتنى ، برحمتک یا ارحم الراحمین 
(4) دعاى آن حضرت در طلب مغفرت و برآورده شدن حاجات  
اى توشه ام ، در هنگام سختى ، اى فرید رسم ، در زمان گرفتارى ، اى سرپرستم در نعمتها، اى برآورنده حاجتها، اى پناهم ، در لغزشگاهها، اى رهاننده ام از هلاکت و بدبختى ، اى همراه و یاورم در تنهایى .
خطا و لغزشم را ببخش ، و کارم را آسان فرما، به اجتماعمان گرمى بخش ، و حاجتم را برآور، و کارم را اصلاح گردان ، آنچه که بدان اهتمام دارم را کفایت کن ، و در کارم ، گشایش ، عطا فرما، و تا آنگاه که زنده ام ، و بعد از مرگ بین و من و سلامتى و عافیت هرگز جدائى مینداز، به رحمتت اى بهترین رحم کنندگان .
(5) دعاؤه علیه السلام لطلب مکارم الاخلاق 
یا من الیه یفر الهاربون ، و به یستاءنس المستوحشون ، صل على محمد و اله و اجعل انسى بک ، فقد ضاقت ، عنى بلادک و اجعل توکلى علیک ، فقد مال على اعداؤ ک
اللهم صل على محمد و آل محمد و اجعلنى بک اصول و بک اجول و علیک اتوکل و الیک انیب
اللهم و ما وصفتک من صفة او دعوتک من دعاء، یوافق ذلک محبتک و روضانک و مرضاتک فاحینى على ذلک و امتنى علیه ، ما کرهت من ذلک ، فخذ بناصیتى الى ما تحب و ترضى
بؤ ت الیک ربى من ذنوبى ، و استغفرک من جرمى ، و لاحول و لاقوة الا بالله ، لااله الا هو الحلیم الکریم ، و صلى الله على محمد واله ، و اکفنا مهم الدنیا و الاخرة عافیة ، یا رب العالمین 
(5) دعاى آن حضرت در طلب اخلاقهاى نیکو 
اى کسى که فرار کنندگان به سوى او مى گریزند، و کسانى که در هراسند به او انس و الفت گرفته و دلگرم مى شوند،بر محمد و خاندانش درود فرست و دلگرمیم را به خودت قرار ده ، که شهرهایت برایم تنگ شده است ، و توکل و اعتمادم را بر خودت مقدر فرما، که دشمنانت به سوى من چشم دوخته اند.
پروردگارا بر محمد، و خاندانش درود فرست ، و مرا آنگونه قرار ده که به سوى ، توجه کرده و با یاریت ، تلاش کنم ، و بر تو توکل کرده و به سوى تو تضرع و زارى نمایم .
خداوندا! هر صفتى که با آن تو را ستودم ، و هر دعائى که تو را بدان ، خواندم ، و رضایت ، و محبت ، و خشنودى تو را در برداشت ، مرا بر آنها زنده بدار و بمیران ، و آنچه را که از آن ناخشنود بودى ، مرا از آن به سوى آنچه موجبات خشنودى تو را فراهم مى سازد، متوجه ساز.
از گناهانم ، به سوى تو روى آورده ، و از خطایم ، استغفار مى کنم ، و نیرو و توانایى جز با قدرت تو میسر نیست ، معبودى جز تو نبوده ، و او بردبار و بزرگوار است ، و بر محمد و خاندانش درود فرست ، و کارهاى مهم ما را در دنیا و آخرت ، در سلامتى و عافیت ، کفایت فرما.
(6) دعاؤه علیه السلام لطلب النصر و الیقین من الله 
اللهم انى اساءلک من کل امر ضعفت عنه حیلتى ، ان تعطینى ، منه ما لم تنته الیه رغبتى ، و لم یخطر ببالى ، و لم یجر على لسانى ، و ان تعطینى ، من الیقین ما یحجزنى ان اسال احدا من العالمین ، انک على کل شى ء قدیر 
(6) دعاى آن حضرت براى طلب یارى و یقین از خدا 
پروردگارا! از تو مى خواهم در مقابل هر کار که توان رویارویى با آن را ندارم ، توانى به من ارزانى دارى که امید آن را نداشته ، و فکرم بدان خطور نکرده ، و بر زبانم ، جارى نشده باشد، و یقینى به من عطا فرمائى که مرا از حاجت خواستن از غیر تو باز دارد، به درستیکه تو بر هر کار قادر و توانائى .
بخش دوم : 2- ادعیه آن حضرت در مورد نیاز و آنچه به آن ارتباط دارد
(7) دعاؤه علیه السلام فى قنوت الوتر 
اللهم اهدنى فیمن هدیت و عافنى ، فیم عافیت ، و تولنى فیمن تولیت ، و بارک لى فیما اعطیت و قنى شر ما قضیت ، انک تقضى و لایقضى علیک ، انه لایذل من والیت ، تبارکت ربنا و تعالیت 
(7) دعاى آن حضرت در قنوت نماز وتر 
پروردگارا! مرا در زمره کسانى قرار ده که ایشان را هدایت کرده اى ، و سلامت دار به همراه کسانى که به آنان سلامتى عطا فرموده اى ، و مرا سرپرستى کن در میان افرادى که ایشان را سرپرستى ، نموده اى ، و در آنچه به من عطا کرده اى برکت ، عنایت نما، و شر و بدى ، آنچه که مقدر کرده اى را از من دو دار، تو حاکم بوده و کسى بر تو حکم نمى کند، به درستیکه تو هر که را سرپرستى کنى ذلیل نمى گردد.
(8) دعاؤه علیه السلام فى القنوت  
یا من بسلطانه ینتصر المظلوم و بعونه یعتصم المکلوم سبقت مشیتک و تمت کلمتک و انت على کل شى ء قدیر و بما تمضیه خبیر
یا حاضر کل غیب ، و یا عالم کل سر، و ملجاء کل مضطر، ضلت فیک الفهوم ، و تقطعت دونک العلوم ، انت الله الحى القیوم ، الدائم الدیموم .
قدترى ما انت به علیم ، و فیه حکیم ، و عنه حلیم ، و انت بالتناصر على کشفه و العون على کفه غیر ضائق ، و الیک مرجع کل امر کما عن مشیتک مصدره .
و قد ابنت عن عقود کل قوم ، و اخفیت سرائر اخرین ، و امضیت ، ما قضیت ، و اخرت ما لافوت علیک فیه ، و حملت العقول ما تحملت فى غیبک لیهلک من هلک عن بینة و یحیى من حى عن بینة و انک انت السمیع العلیم ، الاحد البصیر
و انت اللهم المستعان و علیک التوکل ، و انت ولى ما تولیت لک الامر کله ، تشهد الانفعال و تعلم الاختلال وترى تخاذل اهل الخبال و جنوحهم الى ما جنحو الیه ، من عاجل فان و حطام عقباه حمیم ان و قعود من قعد، و ارتداد من ارتد و خلوى من النصار، (10) و انفرادى من الظهار، و بک اعتصم و بحبلک استمسک و علیک اتوکل
اللهم قد تعلم انى ما ذخرت جهدى ، و لامنعت و جدى حتى انفل حدى و بقیت وحدى فاتبعت طریق من تدقمنى فى کف العادیة و تسکین الطاغیة عن دماء اهل المشایعة (11) و حرست ما حرسه اولیائى من امر اخرتى و دنیاى .
فکنت لغیظهم اکظم و بنظامهم انتظم ، و لطریقتهم اتسنم ، و بمیسمهم اتسم ، حتى یاءتى نصرک و انت ناصر الحق و عونه و ان بعد المدى من المرتاد و ناءى الوقت عن افناء الاضداد.
اللهم صل على محمد و ال محمد و آله و اخرجهم مع النصاب فى سرمد العذاب ، و اعم عن الرشد و ابصارهم و سکعهم فى غمرات لذاتهم ، حتى تاءخدهم بغتة و هم غافلون و سحرة و هم نائمون بالحق الذى تظهره ، و الید التى تبطش بها، و العلم الذى تبدیه ، انک کریم علیم 
(8) دعاى آن حضرت در قنوت  
اى آنکه با قدرت او مظلوم یارى شده ، و با کمک او مجروح التیام مى یابد، فرمانت ، پیشى گرفته ، و امرت ، پایان پذیرفته ، و تو بر هر کار توانا، و بر آنچه مى گذرد دانائى
اى آنکه در هر پنهانى حاضر و بر هر راز و نهانى آگاهى ، و پناه هر مضطر و درمانده اى ، اوهام در یافتن تو گم گشته ، و علوم از رسیدن به کنه تو درمانده اند، و تو خدائى هستى که پایدار و دائمى و جاودانى .
آنچه بدان دانا و در آن حکیم بوده و از آن شکیبا و بردبارى ، را مى بینى ، و تو بر یارى کردن براى برطرف ساختن آن و بر بازداشتن از آن قادرى ، و بازگشت هر کار به سوى توست ، همچنانکه آغاز آن از فرمان تو بوده است .
از تصمیمات ، هر گروهى جدا بوده و راز و نهان دیگران را مخفى مى دارى ، آن چه حکم کرده اى را اجرا نموده ، و آن چه از دسترس تو دور نمى باشد، را تاءخیر مى اندازى ، آنچه عقول در مشیت تو بدان قادر بوده اند، را به آنها داده اى ، تا هر که هلاک مى گردد یا به راه راست هدایت مى شود با دلیل و برهان توام بوده ، و نزد خداوند عذرى نداشته باشند و به درستیکه تو شنوا و دانا، یگانه و بینائى .
پروردگارا! تو یارى کننده بوده و توکل و اعتماد بر توست ، و تو شایستگى سرپرستى ، مخلوقاتت را دارى ، و تمام جهان ، در اختیار توست ، هر تاءثیرى تاءثرى در جهان را شاهد بوده و به هر تغییرى آگاهى ، اعراض و روى گرداندن مکاران ، و تمایل آنان به دنیاى فانى و زینتهاى زودگذر آن - که عقاب الهى را به دنبال خود دارد - و نیز مبارزه نکردن آنان و بازگشتشان از دین ، و بدون یاور شدنم ، و نداشتن پشتیبانى براى خود، را دیده اى ، از تو یارى خواسته و به ریسمان محکم تو چنگ زده و بر تو توکل مى نمایم .
پروردگارا! تو مى دانى که از هیچ کوششى فروگذار نکرده ، و از هیچ عملى دریغ ننموده ام ، تا آنگاه که قدرتم کاسته شدم ، و تنها ماندم ، از اینرو راهى را انتخاب کردم که پیشینیان من براى رفع دشمنى و ساکن نمودن طغیان و آشوب در جهت جلوگیرى از خونریزى شیعیان برگزیده بودند، و آنچه اولیائم از امور دنیا و آخرت حراست کرده اند، را، پاسدارى نمودم .
از اینرو خشمشان ، را تحمل کرده ، و روششان را متابعت نموده ، و راهشان را پذیرفته ، و با نشانه آنان شناخته شده ام ، تا آنگاه که یارى تو فرا رسد، و تو یارى کننده حق مى باشى ، اگر چه مطلوبمان از ما دور باشد، و زمان براى نابودى دشمنان گذشته باشد.
خداوندا! بر محمد و خاندانش درود فرست ، و آنان را به همراه دشمنانت در عذاب الهى ابدى داخل کن ، و چشمانشان را از یافتن راه حق کور نما، ایشان را در لذات دنیوى فرو بر، تا مرگ آنان به طور ناگهانى فرا رسد، در حالیکه در غفلت به سر مى برند، یا در آن هنگام که در خواب فرو رفته اند، با حقیقتى که تو آن را یارى کرده و قدرتى که با آن دشمنانت را مجازات مى کنى ، و علمى که آن را آشکار مى گردانى ، به درستیکه تو بزرگوار و دانائى .
(9) دعاؤه علیه السلام فى القنوت  
اللهم انک الرب الرؤ وف الملک العطوف ، المتحنن الماءلوف ، و انت غیاث الحیران ، الملهوف و مرشد الضال المکفوف ، تشهد خواطر اسرار لمسرین ، کمشاهدتک اقوال الناطقین
اساءلک بمغیبات علمک فى بواطن سرائر المسرین الیک ، ان تصلى على محمد و آله ، صلاة نسبق بها من اجتهد من المتقدمین ، نتجاوز فیها من یجتهد من المتاءخرین و ان تصل الذى بیننا و بینک ، صلة من صنعته لنفسک و اصطنعته لعینک
فلم تتخطفه خاطفات الظنن و لاواردات الفتن ، حتى نکون لک فى الدنیا مطیعین ، و فى الاخرة فى جوارک خالدین 
(9) دعاى آن حضرت در هنگام قنوت  
پروردگارا! به درستیکه تو پروردگار رؤ وف ، پادشاه ، عطوف ، مهربان و بردبار بوده ، و تو پناه سرگردان متحیر، و راهنماى گمراه بازمانده بوده ، و به اسرار و رازهاى نهانى آگاهى ، همچنانکه گفتار گویندگان را نظاره گر، هستى
از تو مى خواهم به علمهاى نهانى ات از رازهاى باطن ، که بر محمد و خاندانش درود فرستى ، درودى که با آن از تلاشگران گذشته پیشى گرفته و از تلاشگران آینده سبقت گیریم ، و بین ما و خودت رابطه اى برقرار کن ، که براى کسانى که آنان را بارى خود ساخته اى برقرار مى نمائى .
و گمانهاى باطل و آشوبگران ویرانگر آن را نابود نسازد، تا اینکه در دنیا فرمانبردار تو، و در آخرت ، در جوار تو جاودانه باشیم .
(10) دعاؤه علیه السلام فى الاستسقاء  
اللهم هیج لنا السحاب بفتح الابواب بماء عباب و رباب بانصباب و انسکاب
یا وهاب ، اسقنا معدقة ، مطبقة مونقة ، فتح اغلاقها و یسر اطباقها، و سهل اطلاقها، و عجل سیاقها بالاندیة فى بطون الاودیة بصبوب الماء
یا فعال اسقنا مطرا قطرا، طلا مطلا مطبقا طبقا، عاملا معما، رهما بهما، رحما(12) رشا مرشا، واسعا کافیا، عاجلا طیبا مریئا، مبارکا، سلاطحا بلاطحا یباطح الاباطح مغدودقا مغرورقا
اسق سهلنا و جبلنا و بدونا و حضرنا، حتى ترخص به اسعارنا، و تبارک لنا فى صاعنا و مدنا، ارنا الرزق موجودا، و الغلاء مفقودا، امین رب العالمین 
(10) دعاى آن حضرت در طلب باران 
پروردگارا! ابرها را براى ما با گشودن درهایش براى ریزش آبهاى بسیار فراوان و پى در پى به حرکت درآور.
اى بخشنده ! براى ما باران فرو ریز، پى در پى فراگیر رویاننده ، قفلهایش را بگشا، و موانعش را برطرف کن ، و ریزش آنرا آسان گردان ، و در آمدن آن براى نمناک ساختن دشتها به وسیله ریزش آب تسریع فرما.
اى تلاشگر برایمان باران فرو ریز، بارانى قطره قطره ، فراوان و بسیار، پى در پى و فراگیر، نمناک کننده ، وسیع و کافى ، سریع و پاکیزه و رویاننده گوارا و مبارک ، عریض و گسترده که دشتها را نمناک سازد.
در کوه و دشتمان ، و شهر و بیابانمان باران فرو ریز، تا قیمتهایمان را کاهش ‍ داده ، و در کیل و وزنمان برکت عطا کنى ، روزیمان را بما بنمایان ، و قحطى را معدوم ساز، اى پروردگار جهانیان اجابت فرما.
(11) دعاؤه علیه السلام عند باب المسجد 
روى انه کان علیه السلام : اذا بلغ باب المسجد رفع راءسه و یقول : الهى ضیفک ببابک ، یا محسن قد اتاک المسى ء فتجاوز عن قبیح ما عندى بجمیل ما عندک یا کریم 
(11) دعاى آن حضرت در کنار درب مسجد 
روایت شده که آن حضرت هنگامى که به درب مسجد، مى رسید سر را بلند کرده و مى فرمود:
پروردگارا! میهمانت کنار در خانه ات ایستاده ، اى نیکوکار گناهکار به درگاهت آمده ، پس اى بزرگوار در مقابل زیبائیهایى که نزد توست از کار زشت من درگذر.
بخش سوم : 3- ادعیه آن حضرت در رفع خطرات و بیماریها 
(12) دعاؤه علیه السلام فى الاحتجاب  
اللهم یا من جعل بین البحرین حاجزا و برزخا و حجرا محجورا یا ذالقوة و السلطان ، یا على ، المکان ، کیف اخاف ، و انت املى ، و کیف اضام و علیک متکلى
بغطنى من اعدائک (13) بسترک ، و افرغ ، على من صبرک و اظهرنى ، على اعدائى بامرک و ایدنى بنصرک الیک اللجاء و نحوک الملتجاء، فاجعل لى من امرى فرجا و مخرجا
یا کافى اهل الحرم من اصحاب الفیل ، و المرسل علیهم طیرا ابابیل ، ترمیهم بحجارة من سجیل ، ارم من عادانى بالتنکیل
اللهم انى اساءلک الشفاء من کل داء، و النصر على الاعداء و التوفیق لما تحب و ترضى
یا اله من فى السماء و الارض ، و مابینهما و ما تحت الثرى ، بک استکفى ، و بک استشفى ، و بک استعفى ، و علیک اتوکل فسیکفیکهم الله و هو السمیع العلیم 
(12) دعاى آن حضرت در پوشیدن ماندن از خطرات  
پروردگارا! اى آنکه بین دو دریا مانع و فاصله قرار دادى ، اى داراى نیرو و توانمندى اى آنکه جایگاهش برتر است ، چگونه از تو در هراس باشم در حالیکه تو امیدم مى باشى ، و چگونه مورد ستم واقع شوم در حالیکه تو پناهم هستى .
پس با پوشش خود مرا از دشمنانت پوشیده دار، و صبر و بردبارت را بر من فرو ریز، و با قدرتت مرا بر دشمنانم یارى گردان ، و با یاریت کمک فرما، پناه توئى و اعتماد بر توست ، پس در کام گشایش و فرج مقدر کن .
اى آنکه اهل مکه را در مقابل اصحاب فیل یارى کرده ، و پرندگان ابابیل را براى آنان فرستادى ، تا ایشان را با سنگهاى آتشین سنگ باران کردند، هر که با من دشمنى مى کند را عقوبت کن .
خداوندا! شفاء از هر بیمارى و یارى بر دشمنان و توفیق بر آنچه خشنودى تو در آنست را از تو مى خواهم .
اى پروردگار هر که در آسمان و زمین و در میان آنها و در زیر زمین است ، از تو شفا طلبیده و از تو بخشش مى خواهم ، و بر تو توکل مى کنم ، و خداوند آنان را کفایت کرده ، و او شنوا و داناست .
(13) دعاؤه علیه السلام فى الاحتراز 
بسم الله الرحمن الرحیم ، اللهم انى اساءلک بمکانک و بمعاقد عزک ، و سکان سماواتک و انبیائک و رسلک ان تستجیب لى فقد رهقنى من امرى عسر
اللهم انى اساءلک ان تصلى على محمد و ال محمد و ان تجعل لى من عسرى یسرا
(13) دعاى آن حضرت در دفع شدائد 
بنام خداوند بخشنده و مهربان ، خداوندا، به جایگاهت و مکانهاى عزتت و ساکنین آسمانهایت ، و پیامبران و رسولانت از تو مى خواهم که دعایم را اجابت کنى ، چرا که در سختى قرار گرفته ام .
خدایا! از تو مى خواهم که بر محمد و خاندانش درود فرستى و امر مشکلم را آسان فرمائى
(14) دعاؤه علیه السلام اذا احزنه امر 
روى انه علیه السلام اذا احزنه امر: حلا فى بیت و دعا به : یا کهیعص یا نور یا قدوس ، یاخبیر یا لاله یا رحمان - ثلاثا.
اغفر لى الذنوب التى تحل بها النقم ، و اغفرلى الذنوب التى تغیر النعم ، و اغفر لى الذنوب لتى تهتک العصم و اغفر لى الذنوب التى تنزل البلاء، و اغفرلى الذنوب التى تعجل الفناء
و اغفرلى الذنوب التى تدیل الاعداء، و اغفرلى الذنوب التى تقطع الرجاء، و اغفرلى الذنوب التى ترد الدعاء و اغفرلى الذنوب التى تمسک غیث السماء و الغفرلى الذنوب التى تظلم الهواء، و اغفرلى الذنوب التى تکشف الغطاء 
(14) دعاى آن حضرت در دفع حزن اندوه 
روایت شده : هرگاه آن حضرت محزون مى گردید در اتاقى قرار گرفته و این دعا را مى خواند:
اى کهیعص ، اى نور، اى پاکیزه ، اى دانا، اى خداوند، اى بخشنده - سه بار.
گناهانى که نعمت و عذاب را بر من فرود مى آورد، و گناهانى که نعمت ها را به نقمت مبدل مى سازد، و گناهانى که پرده هاى حیا را مى درید، و گناهانى که بالا را نازل مى کند، و گناهانى که فنا و نابودى را تسریع مى گرداند، را بیامرز.
و گناهانى که دشمنان را مسلط مى سازد، و گناهانى که امیدها را ناامید مى کند و گناهانى که دعا را رد مى کند، و گناهانى که از نزول باران ممانعت بعمل مى آورد، وگناهانى که هوا را تاریک مى کند، و گناهانى که پرده ها را مى درد، را بر من ببخشاى .
آنگاه به آنچه مى خواهد دعا مى کند.
(15) دعاؤه علیه السلام فى دفع کید الاعداء و رد باءسهم 
اللهم این ادرا بک فى نحورهم ، و اعوذبک من شرورهم و استعین بک علیهم فاکفنیهم بما شئت و انى شئت من حولک و قوتک یا ارحم الراحمین 
(15) دعاى آن حضرت در دفع کید و دشمنان و شر آنان 
پروردگارا! به یارى تو در مقابل دشمنان ایستادگى کرده و از شرور آنان به تو پناه مى آورم ، و از تو بر علیه ایشان یارى مى طلبم ، به هر چه مى خواهى و هر گونه که مى خواهى مرا بر آنان یارى فرما، اى بهترین یارى کنندگان .
(16) دعاؤه علیه السلام على اعدائه 
اللهم انى قد دعوت و انذرت و امرت و نهیت ، و کانوا عن اجابة الداعى غافلین ، و عن نصرته قاعدین و عن طاعته مقصرین ، و لاعدائه ناصرین
اللهم فانزل علیهم رجزک و باءسک و عذابک ، الذى لایرد عن القوم الظالمین 
(16) دعاى آن حضرت بر علیه دشمنانش  
خداوندا! من آن را به تو خوانده و از مخالفتت بر حذر داشتم ، و ایشان را امر و نهى نمودم ، اما ایشان ، از پذیرش ، دعوتم غافل و از یاریم باز ایستاده ، و از اطاعتم کوتاهى کرده و دشمنانم را یارى نمودند.
خدایا! پس عذاب و سخط و عقابت که شامل ستمکاران مى گردد را بر آنان فرو ریز.
(17) دعاؤه علیه السلام لدفع کید العدو(لما اتى معاویة ) 
بسم الله الرحمن الرحیم ، بسم الله العظیم الاکبر، اللهم سبحانک یا قیوم ، سبحان الحى ، الذى لایموت
اساءلک کما امسکت عن دانیال افواه الاسد، و هو فى الجب فلا یستطیعون الیه سبیلا الا باذنک اساءلک ان تمسک عنى امر هذا الرجل ، و کل عدوى فى مشارق الارض و مغاربها، من الانس و الجن ، خذ باذانهم و اسماعهم و ابصارهم و قلوبهم و جوارهم
و اکفنى کیدهم بحول منک و قوة و کن لى جارا منهم و من کل جبار عنید، و من کل شیطان مرید، لایؤ من بیوم الحساب
ان ولییى الله الذى نزل الکتاب و هو یتولى الصالحین فان تولوا فقل حسبى الله لااله الاهو علیه توکلت و هو رب العرش العظیم 
(17) دعاى آن حضرت بر علیه دشمنش ، آنگاه که نزد معاویه رفت 
بنام خداوند بخشنده مهربان ، بنام خداوند برتر و والاتر، پروردگارا اى پابرجا تو از هر عیب و نقصى منزه هستى ، پاک و منزه است زنده اى که نمى میرد.
از تو مى خواهم همانگونه که دانیال را درون چاه از گزنده شیران نجات دادى ، و به او صدمه اى نرساندند، مرا از آزار این مرد، و هر انسان و جن که در شرق و غرب جهان است ، در امان دارى ، و گوشها و چشمها و قلبها و اندامشان را در اختیار بگیر.
مرا با نیرو و توانمندى خودت از کید و مکر آنان در امان دار، و از آنان و از هر ستمگر کینه توز و هر شیطان رانده شده اى ، که به روز قیامت ایمان ندارد، در امان دار.
به درستیکه سرپرست من خداوندى است که کتاب را نازل فرمود و نیکوکاران را سرپرستى مى کند پس اگر روى گرداندند، بگو خداوند مرا کفایت مى کند، معبودى جز او نبوده ، بر او توکل کرده و او پروردگار جهانیان است .
(18) دعاؤه علیه السلام على زیاد بن ابیه  
اللهم خذلنا و لشیعتنا من زیاد بن ابیه ، و ارنا فیه نکالا عاجلا انک على کل شى ء قدیر 
(18) دعاى آن حضرت بر علیه ابن زیاد 
پروردگارا! انتقام من و شیعیانم را از ابن زیاد بگیر، و مجازات سریعى را در مورد او به عمل آور و بما نشان بده ، به درستیکه ، تو بر هر کار توانائى .
(19) دعاؤه علیه السلام على رجل من بنى امیة
روى ان رجلا من بنى امیة اغلظ للحسن علیه السلام کلامه ، و تجاوز الحد فى السب و الشتم له و لابیه ، فقال الحسن علیه السلام :
اللهم غیر ما به من النعمة و اجعله النثى لیعتبر به .
فنظر الا موى فى نفسه ، و قد صار امراءة 
(19) دعاى آن حضرت بر علیه مردى از بنى امیه 
روایت شده : مردى از بنى امیه به آن حضرت کلمات درشتى گفته ، و فحش  ناسزاى بسیارى را به ایشان و پدرش نسبت داد، آن حضرت فرمود:
پروردگارا! نعمتى که به او داده اى را به عذاب مبدل کن ، و او را براى عبرت دیگران زن گردان .
آن شخص بخود نظر افکند، دید به زن مبدل شده است .
(20) دعاؤه علیه السلام لدفع شر الجار 
شکار رجل الى الحسن بن على علیهماالسلام جارا یؤ ذیه ، فقال له لاحسن علیه السلام : اذا صلیت المغرب فصل رکعتین ، ثم قل :
یا شدید المحال یا عزیز اذللت بعزتک جمیع ما خلقت اکفنى شر فلان بما شئت
و فى روایة :
یا شدید القوى ، یا شدید المحال یا عزیز، اذللت بعزتک جمیع من خلقت ، صل على محمد و آل محمد و اکفنى مؤونة فلان بما شئت 
(20) دعاى آن حضرت در دفع شر همسایه 
شخصى نزد آن حضرت از آزار همسایه اش شکایت کرد، آن حضرت فرمود: بعد از نماز مغرب دو رکعت نماز بگزار، و سپس بگو:
اى آنکه کید و مکرش قوى است ، اى پایدار، با قدرتت ، تمامى مخلوقانت را در اختیار خود قرار داده اى ، شر فلان فرد را با هر چه مى خواهى بگیر.
و در روایتى آمده :
اى نیرومند اى آنکه ، مکر و کیدش قوى است ، اى پایدار، با قدرتت تمامى مخلوقاتت را در اختیار گرفته اى ، بر محمد و خاندانش درود فرست ، و رنج فلان فرد را با هر چه مى خواهى از من دور دار.
(21) دعاؤه علیه السلام فى العوذة لوجع الرجل 
عن الباقر علیه السلام : قال : کنت عند الحسین بن على علیهماالسلام اذ اتاه رجل من بنى امیة من شیعتنا، فقال له : یا ابن رسول الله ما قدرت ان امشى الیک من وجع رجلى ، قال : فاین انت من عوذة الحسن بن على علیهماالسلام ؟ قال : یابن رسول الله و ما ذاک ؟ قال :
انا فتحنا لک فتحا مبینا، لیغفر لک الله - الى قومه - و کان الله عزیزا حکیما (14)
(21) دعاى آن حضرت براى درد پا 
از آن حضرت روایت شده که فرمود: نزد امام حسین علیه السلام بودم که فردى شیعه از بنى امیه نزد ایشان آمد و گفت :
اى پسر پیامبر بخاطر درد پا نمى توانم نزد تو بیایم ، فرمود: چرا دعاى حضرت امام حسن علیه السلام را نمى خوانى فرمود، آن کدامست ؟ فرمود:
به درستیکه گشایش و پیروزى آشکارى که براى تو فراهم آوردیم ، تا خداوند از گناهان گذشته و آینده تو درگذرد - تا آنجا که فرماید: و خداوند استوار و حکیم است (15).
(22) دعاؤه علیه السلام فى العوذة لاصابة العین 
عن الحسن علیه السلام : ان دواء الاصابة بالعین ان یقراء:
و ان یکاد الذین کفروا لیزلقونک بابصارهم لما سمعوا الذکر و یقولون انه لمجنون و ما هو الا ذکر للعالمین (16)
(22) دعاى آن حضرت در دفع چشم زخم 
از آن حضرت روایت شده که فرمود: دواء چشم زخم آن است که بخوانى :
و آنگاه که کافران آیات قرآن را شنیدند، نزدیک بود با چشمهاى خود تو را چشم زخم زنند، و مى گویند این شخص دیوانه است ، و در حالیکه این کتاب الهى جز تذکر و پند براى جهانیان چیز دیگرى نیست .
بخش چهارم : 4- ادعیه آن حضرت در امور متفرقه :  
(23) دعاؤه علیه السلام فى الاستعاذه  
اللهم انى اعوذبک من قلب یعرف و لسان یصف و اعمال تخالف 
(23) دعاى آن حضرت در پناه بردن به خدا از بعضى از امور 
پروردگارا! از قلبى که مى شناسد، و زبانى که توصیف مى کند، و اعمالى که مخالفت کرده مى شود، به تو پناه مى برم .
(24) دعاؤه علیه السلام عند التزام الرکن 
روى ان الحسن بن على بن ابیطالب علیهما السلام التزم الرکن ، فقال :
الهى انعمت على فلم تجدنى شاکرا و ابتلیتنى فلم تجدنى صابرا فلا انت سلبت النعمة بترک الشکر و لاانت ادمت الشدة بترک الصبر الهى ما یکون من الکریم الا الکرم 
(24) دعاى آن حضرت در کنار رکن یمانى 
روایت شده : امام حسن علیه السلام کنار رکن یمانى قرار گرفته و فرمود:
پروردگارا! به من نعمت ارزانى داشتى ولى سپاسگزارم نیافتى ، و مرا به ناراحتى دچار ساختى ولى صبور و شکیبایم ندیدى ، پس نعمتت را به سبب ترک شکر سلب نکرده ، و ناراحتى را به سبب ترک صبر و شکیبائى استمرار نمى بخشى ، پروردگارا از بزرگوار جز بزرگوارى انتظار نمى رود.
(25) دعاؤه علیه السلام اذا افطر 
عن الکاظم ، عن ابیه ، عن جده ، عن الحسن بن على علیهما السلام :
ان لکل صائم عند فطوره دعوة مستجابة ، فاذا کان اول لقمة فقل :
بسم الله ، یا واسع المغفرة ، اغفرلى .
و فى روایة اخرى :
بسم الله الرحمن الرحیم ، یا وساع المغفرة ، اغفرلى
فانه من قالها عند افطاره غفر له 
(25) دعاى آن حضرت هنگام افطار 
از آن حضرت روایت شده که فرمود: هر روزه دار در زمان افطار یک دعاى مستجاب دارد، در اولین لقمه خود بگوید:
بنام خداى ، اى داراى بخشش بسیار، مرا ببخشاى .
و در روایتى آمده :
بنام خداوند بخشنده مهربان ، اى داراى بخشش بسیار مرا ببخش .
هر که هنگام افطار این دعا را بخواند، بخشیده مى شود.
(26) دعاؤه علیه السلام فى لیلة القدر 
یا باطنا فى ظهوره و یا ظاهر فى بطونه یا باطنا لیس یخفى یاظاهرا لیس ‍ یرى ، یا موصوفا لایبلغ بکینونته موصوف ، و لاحد محدود
یا غائبا غیر مفقود، و یا شاهدا غیر مشهود، یطلب فیصاب لم یخل منه السماوات لم یخل منه السماوات و الارض و ما بینهما طرفة عین لایدرک بکیف و لایاءین باین ولابحیث .
انت نور النور و رب الارباب ، احطت بجمیع الامور، سبحان من لیس کمثله شى ء، و هو السمیع البصیر سبحان من هو هکذا و لاهکذا غیره 
(26) دعاى آن حضرت در شب قدر 
اى که از شدت ظهور پنهان و در ناپیدائى آشکارى ، اى ناپیدائى که هیچ چیز بر تو مخفى نیست ، اى آشکارى که دیده نمى شود، اى توصیف شده اى که هیچ توصیف شده اى به ذات تو پى نبرده ، و تو را تحدید به مقدارى ننماید.
اى غائبى که هرگز گم نشده اى ، واى شاهدى که مشاهده نمى شوى ، اگر جستجو شوى پیدا نشده ، و آسمانها و زمین و آنچه در آنهاست لحظه اى از تو خالى نمى باشد، با کیفیتى درک نشده و با مکان تعیین نمى گردى .
نورانیت نور از توست ، و پروردگار هر پرورش دهنده اى ، و به تمام کارها احاطه دارى ، پاک و منزه است آنکه چیزى همانند او نیست و او شنوا و بیناست پاک و منزه است آنکه چنین است و همانندى ندارد.
(27) دعاؤه علیه السلام اذا هنئه بمولود 
روى انه ولد للحسن بن على علیهما السلام مولود، فاتته قریش فقالوا ن یهنئک الفارس : فقال علیه السلام : و ما هذا من الکلام ، فقولوا:
شکرت الواهب ، و بورک لک فى الموهوب و بلغ الله به اشدة و رزقک بره 
(27) دعاى آن حضرت در کیفیت تبریک براى ولادت فرزند پسر 
روایت شده : براى آن حضرت فرزند پسرى به دنیا آمد. قریش نزد ایشان آمده و گفتند: تو را به خاطر داشتن اسب سوار تبریک مى گوئیم ، امام فرمود: این چه کلامى است بگویید:
بخشنده را شکر گزارده ، و در آنچه به تو داده شده برکت عطا شود، و خداوند او را به نهایت درجه برساند، و از نیکى او تو را بهره مند سازد.
(28) دعاؤه علیه السلام عند احتضاره لطلب الرحمة من الله تعالى 
عن رؤ بة من مصقلة قال : لما نزل بالحسن علیه السلام الموت قال : اخرجوا فراشى الى صحن الدار، فاخرجوه ، فرفع راءسه الى الساء و قال :
اللهم انى احتسب عندک نفسى ، فانها اعز الانفس على لم اصب بمثلها
اللهم ارحم صرعتى ، و انس فى القرب وحدتى 
از رؤ به بن مصقله روایت شده که گفت : آن حضرت هنگام احتضار فرمود: بستر مرا به حیاط ببرید، او را بیرون بردند، سر بلند، کرد و این دعا را خواند:
خداوندا! من جانم که عزیزترین چیزها نزد من بوده و همانند آن چیزى را در اختیار ندارم به تو مى سپارم .
خدایا! مرا مورد رحمتت قرار ده ، و در تنهایى قبر مونس من باش .
_________________________________________
8- گرچه تاریخ جز همین یک مورد براى ابوهریره اقدام شایسته اى را به یاد ندارد، چرا که او به جعل احادیث در بین خاص و عام مشهور است .
9- یا غوثى (خ ل )
10- اشارة الى قعود اهل الکوفة
11- اهل المشایعة : المراد به شیعتهم علیهم السلام
12- رجما (خ ل )
13- اعدائى (خ ل )
14- انا فتحنا لک فتحا مبینا O لیغفر لک الله ما تقدم من ذبنک و ما تاءخر و یتم نعمته علیک و یهدیک صرطا مستقیما و ینصرک الله نصرا عزیزا O هو الذى انزل السکینة فى قلوب المؤمنین لیزدادوا ایمانا مع ایمانهم والله جنود السماوات و الارض و کان الله علیما حکیما O لیدخل المؤمنین و المؤمنات جنات تجرى من تحتها الانهار خالدین فیها و یکفر عنهم سیئاتهم و کان ذلک عند فوزا عظیما O و یعذب المنافقین و المنافقات و المشرکین و المشرکات الظانین بالله ظن السوء علیهم دائرة السوء و غضب الله علیهم و لعنهم و اعد لهم و ساءت مصیرا O و لله جنودالسماوات و الارض و کان الله عزیزا حکیما - الفتح 1 - 7
15- به درستیکه گشایش و پیروزى آشکارى را براى تو فراهم آوردیم ، تا خداوند از گناهان گذشته و آینده تو درگذرد و نعمت خود را بر تو کامل کرده و تو را به راه راست هدایت نماید.
و تو را با نصرتى و عزت یارى کند، اوست پروردگارى که آرامش و وقار را بر دلهاى مؤمنان نازل کرد تا بر یقین ، و ایمانشان بیفزاید، و ایمانشان را کامل گرداند و لشکریان آسمانها و زمین از آن خداست و خداوند آگاه و حکیم است ، براى آنکه خدا مى خواست مردان و زنان مؤمن راتا ابد در بهشت هائیکه زیر درختانش نهرها جارى است داخل گرداند، و گناهانشرا ببخشد، در حقیقت این پیروزى بزرگى است و نیز خداوند خواست ، تا همه منافقان ومشرکان و آناکه بخدا بدگمان بودند را عذاب کند، و خداوند بر آنان خشم نمود، و مورد لعنتشان قرار داده و جهنم را بر ایشان آماده ساخت که بدجایگاهى است و لشکریان آسمانها و زمین براى خداست و خداوند پابرجا و حکیم است سوره فتح 1 - 7
16- القلم : 52 - 53


  • مهدی شرکایی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی